زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
 

روایت لولا انا راینا ابابکر لها اهلا لما ترکناه





برخی از علمای اهل‌سنت روایت «لولا انا راینا ابابکر لها اهلا لما ترکناه» را به امام علی (علیه‌السّلام) نسبت داده‌اند و به وسیله این روایت خواسته‌اند اثبات کنند امام علی (علیه‌السّلام) خلافت ابوبکر را قبول داشته است. در این نوشتار صحت و سقم این روایت را بررسی می‌کنیم تا روشن شود آیا این ادعا از این روایت قابل اثبات هست یا نه؟


۱ - اصل روایت



و یقول ایضاً کما جاء فی النهج " جاء ابو سفیان الی علی (علیه‌السّلام) فقال: ولیتم علی هذا الامر اذل بیت فی قریش، اما و الله لئن شئت لاملانها علی ابی فصیل خیلاً و رجلاً، فقال علی (علیه‌السّلام): طالما غششت الاسلام و اهله، فما ضررتهم شیئاً، لا حاجة لنا الی خیلک و رجلک، لولا انا راینا ابابکر لها اهلا لما ترکناه "

۲ - اشکالات روایت



اشکالاتی بر این روایت و استدلال به آن وارد است.

۲.۱ - ذکر روایت از اهل‌سنت


این روایت را فقط ابن ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغه و جوهری در السفینة وفدک نقل کرده که هر دوی آن‌ها از علمای اهل‌سنت هستند و در آثارشان تمام تلاش خود را برای اثبات خلافت ابوبکر و عمر به کار برده‌اند، سخن آنان برای ما حجت نیست. و این روایت در هیچ یک از کتاب‌های شیعیان یافت نشده است، پس برای ما ارزشی ندارد.

۲.۲ - نداشتن سند


خود ابن ابی‌الحدید و همچنین جوهری برای آن هیچ سندی ذکر نمی‌کنند تا بررسی شود. پس از نظر علمی ارزشی ندارد.

۲.۳ - دفع توطئه ابوسفیان


حتی اگر فرض کنیم که امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) چنین سخنی را هم گفته باشند، از باب دفع توطئه ابوسفیان بوده است که می‌خواست با نقشه‌ای از پیش طراحی شده توطئه‌ای بپا کند و ریشه اسلام را بخشکاند.

۲.۴ - پیام پشنهاد ابوسفیان


از خود آمدن ابوسفیان و دادن این پشنهاد استفاده می‌شود که امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) با خلافت ابوبکر موافق نبوده است و ابوبکر را اهل برای خلافت نمی‌دانسته است. اگر واقعاً اهل می‌دانست و رابطه‌اش با خلفا خوب بود، قطعاً ابوسفیان نمی‌آمد و چنین پشنهادی را مطرح نمی‌کرد.

۲.۴.۱ - بیعت نکردن امام علی با ابوبکر


و نکته مهم‌تر این که اگر واقعاً ابوبکر را برای خلافت اهل می‌دانست، چرا در همان زمان نرفت و با ابوبکر بیعت نکرد؟ آیا می‌شود تصور کرد که امام علی (علیه‌السّلام) از بیعت کسی سرپیچی کند که او را اهل می‌داسنته است؟ مگر امیرالمؤمنین این همه روایت را از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نشنیده بود که:
اگر کسی بمیرد و با امام زمانش بیعت نکند، به مرگ جاهلیت مرده است؟
کسی که بدون امام بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است؟
مَنْ مات ولیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة.
[۶] البانی، محمد ناصرالدين، سلسلة الاحادیث الصحیحة، ج۲، ص۷۱۵.

مَنْ مات بغیر امام مات میتة جاهلیة.
[۱۰] فارسی، علی بن بلبان، الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان، ج۷، ص۴۹.

مَنْ مات ولیستْ علیه طاعة مات میتة جاهلیة.
مَنْ مات ولیس علیه امام جماعة فان موتته موتة جاهلیة.
حاکم نیشابوری بعد از نقل حدیث می‌گوید:
هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین.
و ذهبی نیز آن را تایید کرده است.
[۱۵] ذهبی، ج۱، ص۲۰۴.

من مات لیس علیه امام فمیتته جاهلیة.
[۱۸] طبرانی، سليمان بن احمد، المعجم الاوسط، ج۴، ص۲۳۲.


قطعاً ممکن نیست که امیرالمؤمنین که تمام عمرش را با رسول خدا گذرانده است، این روایات را نشنیده باشد. اگر شنیده بود و ابوبکر را هم اهل برای خلافت می‌دانسته است، پس چرا از بیعت کردن با او سرپیچی کرده است؟
حداقل این‌که در آن شش ماه بیعت نکرده است، از قطعیات تاریخ است.

بخاری در صحیح‌ترین کتاب اهل‌سنت می‌نویسد:
وعاشت بعد النبی صلی الله علیه وسلم، ستة اشهر فلما توفیت دفنها زوجها علی لیلا ولم یوءذن بها ابا بکر وصلی علیها وکان لعلی من الناس وجه حیاة فاطمة فلما توفیت استنکر علی وجوه الناس فالتمس مصالحة ابی بکر ومبایعته ولم یکن یبایع تلک الاشهر.

پس معلوم می‌شود که امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) قطعاً ابوبکر را اهل برای خلافت نمی‌دانسته است و این روایات یادگاری‌های باقی مانده از دودمان بنی‌امیه است که تمام تلاش خود را کردند تا حقایق تاریخ وارونه جلوه دهند.

۳ - پانویس


 
۱. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۵.    
۲. مسلم نیسابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۷۸.    
۳. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۸، ص۲۷۰.    
۴. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۵، ص۲۱۸.    
۵. تبریزی، محمد بن عبدالله، مشکاة المصابیح، ج۲، ص۱۰۸۸.    
۶. البانی، محمد ناصرالدين، سلسلة الاحادیث الصحیحة، ج۲، ص۷۱۵.
۷. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۲۸، ص۸۸.    
۸. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۵، ص۲۱۸.    
۹. طیالسی، سلیمان بن داود، مسند الطیالسی، ص۲۹۵.    
۱۰. فارسی، علی بن بلبان، الاحسان بترتیب صحیح ابن حبان، ج۷، ص۴۹.
۱۱. ابونعیم اصبهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء، ج۳، ص۲۲۴.    
۱۲. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۵، ص۲۲۳.    
۱۳. ابن ابی‌عاصم، احمد بن عمرو، کتاب السنة، ج۱، ص۴۹۰.    
۱۴. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۲۰۳.    
۱۵. ذهبی، ج۱، ص۲۰۴.
۱۶. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۲۸۹.    
۱۷. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، ج۳، ص۳۶۱.    
۱۸. طبرانی، سليمان بن احمد، المعجم الاوسط، ج۴، ص۲۳۲.
۱۹. ابویعلی موصلی، احمد بن علی، مسند ابی یعلی، ج۱۳، ص۳۳۶.    
۲۰. ابن ابی‌عاصم، احمد بن عمرو، کتاب السنة، ج۱، ص۴۸۹.    
۲۱. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۵، ص۲۲۴-۲۲۵.    
۲۲. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۵، ص۱۳۹.    


۴ - منبع



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «آیا روایت:«لولا انا راینا ابابکر لها اهلا لما ترکناه» از قول امام علی (علیه‌السّلام) صحت دارد؟».    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.